حمید عسکری
بیتونه
سرگرمی هایی مانند شطرنج و تخته و وسطی
حمید عسکریحمید عسکری (زاده ۲۰ مهر ۱۳۵۷ در کازرون) خواننده پاپ، آهنگساز و ترانه سرای ایرانی است.او با ترانه قسمت معروف شد.
زندگی نامه
او از کودکی به همراه خانواده خود به فولادشهر در شهرستان لنجان زرینشهر اصفهان مهاجرت نمود. وی تا کنون ۳ آلبوم رسمی و دارای مجوز منتشر کردهاست.او همچنین چند کنسرت نیز در ایران اجرا کردهاست. صدای حمید عسکری شباهت زیادی به صدای شادمهر عقیلی دارد.
البومها
دلبریده
کما ۱
کما ۲
کما ۳
خوشبختی
موسیقی پاپ
موسیقی پاپ (به انگلیسی: Pop music، که در اصل به معنی موسیقی عامهپسند (popular) میباشد) یک سبک از موسیقی عامهپسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار میگیرد و از آن ها متمایز است. * با این حال هنرمندان این سبک در سبکهای راک، هیپهاپ، دنس، ریتم اند بلوز (R&B) و کانتری هم میتوانند فعالیت داشته باشند و این باعث میشود که تبدیل به سبکی انعطافپذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین میتواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.
مشخصات پاپ به عنوان یک زیرسبک
پاپ معمولاً به عنوان موسیقیای تعریف میشود که به شکل تجاری تهیه میشود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعهشناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ بیشتر به عنوان یک صنعت شناخته میشود نه هنر. البته این موسیقی را میتوان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیباییشناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که «برای همه جالب باشد» و «از هیچ جای خاصی نیامده» و قرار هم نیست «سلیقه خاصی را اعمال کند».
پیشینهٔ موسیقی پاپ
دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰
این نوع موسیقی از سبکهای بلوز (شیکاگو)، و کانتری (تنسی) تأثیر گرفت.
دههٔ ۱۹۵۰
خوانندگان پاپ آن دوره کسانی چون بینگ کراسبی، فرانک سیناترا، دین مارتین، بابی دارین و پگی لی بودند، اما خوانندگانی چون بیل هالی، فتس دامینو و الویس پریسلی به دلیل اینکه از نسل جوان تری بودند بیشتر معروف شدند.
دههٔ ۱۹۶۰
این دهه با گروههایی چون جانی تلوتسان، بابی وی، برایان هایلند، تامی رو، جین پیتنی، فرانکی آوالن شروع شد. در نیمهٔ آن با هنرمندانی چون کارول کینگ، نیل دایموند و برت باکاراک، آرتا فرانکلین، ایسلی برادرز، ری چارلز، استیو واندر، سوپرمز، ماروین گی، باب دیلن و سایمون و گارفانکل متحول شد. میتوان گفت که گروه بیتلز انقلابی در انگلستان ایجاد کردند. اگرچه آنها پاپ نبودند.
دههٔ ۱۹۷۰
در این دوره موسیقی دیسکوی بیجیز، پیانوی بیلی جوئل و التون جان، کانتری ایگلز، هنرمندان راک/پاپ مانند خولیو ایگلسیاس راد استوارت، استیلی دان و فلیتوود مک گل کرد. ایبیبیای گروه سوئدی بودند که با مسابقه ترانه یوروویژن به شهرت رسیدند و انقلابی در موسیقی پاپ کردند.
دههٔ ۱۹۸۰
برجستهترین خوانندهٔ این دوره، مایکل جکسون بود که با انتشار آلبومهای «تریلر» (پرفروش ترین آلبوم موسیقی جهان تا به امروز) و «بـد» (یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ) تغییرات بنیادی و ساختار شکنی را در سبکهای موسیقی و به خصوص سبک پاپ، ایجاد کرد. مایکل جکسون را «سلطان پاپ» و مدونا را «ملکهٔ پاپ» مینامند. سایر هنرمندان این دوره عبارتاند از مدرن تاکینگ (که با تک آهنگ «You are my heart you are my soul» توانست چندین هفته در صدر جدولها باشد)، مایکل بولتون، پرینس، جانت جکسون، دوران دوران، گروه پلیس، سیندی لاپر، ویتنی هوستون، فیل کالینز، کایلی مینوگ وپائولا عبدل و کالچر کلاب.
دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱
دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱ با مد شدن گروههای پسر و گروههای دختر چهره دیگری گرفت. در انگلستان گروههای تیک دت، بلو، اسپایس گرلز وارد شدند. گروههای ایرلندی این دوره بویزون و وستلایف بودند. آمریکا هم بکاستریت بویز و هنسون و 'ان سینک را داشت، و افرادی مانند ویلا فورد، مندی مور، بریتنی اسپیرز و کریستینا اگیولرا هم به عنوان «پرنسس پاپ» شناخته میشوند. در سال ۱۹۹۹ سبک لاتین پاپ را ریکی مارتین عرضه کرد و توسط افرادی مانند جنیفر لوپز، شکیرا، انریکه ایگلسیاس و مارک آنتونی دنبال شد.
در سال ۲۰۰۲ عضو قدیمی ' ان سینک یعنی جاستین تیمبرلیک با آغاز با یک آلبوم انفرادی به یک موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان «پرنس پاپ» شناخته شد. تین پاپ در کانال دیزنی توسط ستارگانی چون هیلاری داف به وجود آمد، گروههای بریتانیایی پاپ راک چون باستد و مکفلای، و خواننده-آهنگساز «پاپ-فانک» کانادایی اوریل لوین در دههٔ ۲۰۰۰ به شهرت رسیدند. خوانندگانی که سبکهای دیگر پاپ را دربرمی گیرند عبارتاند از ویتنی هوستون و ماریا کری در R&B، گارث بروکس و شانیا توین در کانتری، و در دنس پاپ کایل منگ و مدونا که یکی از پر فروشترین خوانندگان تمام دوران بود. مطرحان موسیقی پاپ که در بین بینندگان جذابیت یافتند افرادی مانند سلن دیون و نورا جونز بودند. همچنین مدرن تاکینگ با ۱۱ سال غیبت در عرصه موسیقی از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۸ دوباره در سال ۹۸ آغاز به کار کرد. آلبوم آنها تحت عنوان Back for good در هفته اول ۷۰۰۰۰۰ نسخه فروخت و یک بار دیگر مانند سال ۱۹۸۴ در بازار فروش موسیقی همهمه کرد.
خواننده
خواننده به زبان فارسی دری «آوازخوان» یک موسیقیدان است که از صدای خود برای ایجاد موسیقی استفاده میکند. اغلب، خواننده با موسیقیدانان و آلتهای موسیقی همراه میشود. با وجود آنکه بسیاری از افراد برای تفریح میخوانند، تکنیک و مهارت خواندن (vocal skill)، اغلب ترکیبی از استعداد ذاتی و آموزشهای حرفهای است.
یک خوانندهٔ اصلی (lead singer)، آوازهای اصلی را برای یک آهنگ اجرا میکند؛ که درمقابل یک خوانندهٔ پشتیبان (backing singer) قرار دارد که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) یا هارمونی را میخواند. یک استثنا موسیقی پنجقسمتهٔ بیساز گاسپل است که در آن خوانندهٔ اصلی، بلندترین صدا را در میان پنج صدا دارد و یک descant (نوعی سرود مناجاتی) را میخواند اما ملودی را اجرا نمیکند.
خوانندههای حرفهای، اغلب تحت تعلیم یک معلم موسیقی آواز قرار میگیرند.
پیشینه خوانندگی در ایران
از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند.
صدای انسانی
در موسیقی کلاسیک اروپایی و اپرا، با صداها و آوازها به مانند آلتهای موسیقی برخورد میشود. نوازندگانی که موسیقی آوازی را مینویسند، میبایست درکی از تواناییها و ویژگیهایی خواننده داشته باشند.
خوانندگان، اغلب حرفهٔ خود را پیرامون استایلهای معینی بنا میکنند. سامانههای ردهبندی صدایی تا کنون پیشرفتهایی برای دستهبندی خوانندگان بر اساس محدودهٔ صوتی (tessitura)، وزن صدایی (vocal weight) و طنین (timbre) داشتهاند. خوانندگان موسیقی دستهجمعی بر اساس محدودهٔ صدایی دستهبندی میشوند (محدودهٔ موزیکال را ببینید.) سایر دستهها عبارتاند از: سوبرت (soubrette)، هلدنتنور (heldentenor)، کالرئتوئرا (coloratura) و بسو بوفو (basso buffo).
همچنین ردههایی برای مردانی که میتوانند در محدودهٔ صدایی زنانه بخوانند وجود دارد. این نوع صدا اغلب نادر است، اما همچنان در اپرا استفاده میشود. در موسیقی باروک، بسیاری از نقشها برای خوانندگان کاستراتو (castrato) نوشته میشد. کاستراتوها، خوانندگان مردی بودند که در بچگی عمل اختهٔ صدا روی آنها انجام گرفتهاست تا از تغییر صدای آنها جلوگیری شود. یک مرد با این نوع صدا، ممکن است یک کاونترتنور (خواننده ای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد، countertenor) (مناسب برای نقشهای Castrato Alto) یا سوپرانیست (ششدانگخوان) (مناسب برای نقشهای Castrato Soprano) باشد.
خوانندگان همچنین بر اساس نوع موسیقی که میخوانند نیز تقسیمبندی میشوند، مانند خوانندگان روحانی یا سرایندگان کارتنیک.
خوانندگان اصلی و پشتیبان
در بسیاری از گروههای موسیقی جدید، یک خواننده وجود دارد که بخشهای اصلی را میخواند (خوانندهٔ اصلی) و یک یا بیش از یکی که آوازهای پشتیبان (پسزمینه) را میخواند. هدف از آوازهای پشتیبان خواندن قسمتهایی مشخص از یک ترانه است، اما کمتر از ۵۰٪، یا فقط قسمتهای تکراری با همهمههای پسزمینه را بخواند. خوانندگان پسزمینه در طی خواندنهای دستهجمعی نیز شرکت میکنند و برای ایجاد تأثیرات، ایجاد صدا میکنند. برای بعضی دلایل، بندهای با یک خوانندههای اصلی، اغلب مرد هستند. بندهای مناسب برای دو جنس (مذکر و مؤنث)، اغلب خوانندهٔ اصلی مؤنث دارند.
آهنگساز
آهنگساز شخصی است که آثار موسیقی تألیف مینماید. آهنگساز در حقیقت نویسندهٔ موسیقی است که با احاطهٔ کامل به علم موسیقی ایدههای فکری خود را در قالب موسیقی به رشتهٔ تحریر در میآورد. آهنگسازی این نیست که شخص ملودی بسازد و یا تنها در صورتی که قطعهای موسیقایی ساخت وی لقب آهنگساز را به خود نسبت دهد؛ بلکه آهنگساز مانند هر حرفهٔ علمی دیگر میبایست در مراکز آموزش علمی موسیقی در رشته آهنگسازی تحصیل و یا میبایست از علوم مختلف موسیقی از جمله رهبری ارکستر، سازشناسی، سازبندی، هارمونی، پُلیفونی، کنتراپوئن و... که لازمهٔ کار آهنگسازی است برخوردار باشد.
فردی که تنها ملودی میسازد و آن را به شخص دیگری برای سازبندی میسپارد، آهنگساز بهشمار نمیآید و نغمهپرداز یا نواساز است. اما اگر کسی دیگر مقولات آهنگسازی یعنی ملودی، هارمونی و سازبندی را با هم پیش ببرد یک آهنگساز به شمار میرود.
هر آهنگساز میبایست یک ساز را به خوبی بنوازد. در حقیقت در دنیای موسیقی به دلیل نیاز به دانش زیاد و گستردگی کار آهنگساز، از وی به عنوان دانشنامهٔ موسیقی نام میبرند. آهنگساز باید به ساز مادر یعنی پیانو احاطه داشته باشد .
موسیقی
موسیقی هنر است که از صداها تشکیل شده است. عناصر معمول موسیقی ارتفاع (که لحن و هارمونی را در بر دارد)، ریتم (و مفاهیم مربوط به آن، شامل ضرب (موسیقی)، متر، و مفصلبندی (articulation))، فورته، و ویژگیهای صوتی رنگ صدا (timbre) و بافت است.
ریشه واژهٔ موسیقی
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد .
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان از موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست.
ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
نظریههای زیباییشناسی درباره موسیقی
سه نظریه زیبایی شناسی درباره موسیقی وجود دارد:
موسیقی به مثابه زبان احساسات
موسیقی به مثابه نماد احساس
ذات موسیقی صدا و حرکت است
بسیاری از پدیده های طبیعی مانند ابشار و وزش باد از میان برگ های درختان و نوای طبیعی موسیقی ایجاد می کنند.پس باید بپذیریم موسیقی پدیده ای است در فطرت ادمی.از انجا که موسیقی یکی از زیر مجموعه های فرهنگ در همه جوامع وجود دارد و گاه با افسانها وحکایت ها و احساسات انان همراه است. موسیقی که نه مجالس لهو ولعب و اعانت به اثم وکمک رسان به ستایش حق تعالی موسیقی سازندگی تلاش و خبرخواهی بوده است.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟
نظریههای زیبایی شناسی موسیقی که به این پرسش پاسخ میدهند در دو گروه کلی جای میگیرند؛
نظریههای قایل به وابستگی که ارزش زیبایی شنلسانه موسیقی را بر حسب روابط آن با امر دیگری خارج از موسیقی تبیین میکنند، و این امر معمولأ احساس است.
نظریههای قایل به استقلال که ارزش زیبایی شنلسانه موسیقی را وابسته به امری خارج از موسیقی نمی دانند بلکه آن را وابسته به ویژگیهای ذاتی موسیقی تلقی میکنند.
تقسیمبندی موسیقی
موسیقی به روشهای بسیاری تقسیمبندی می شود.
بر اساس دوره ی هنری پیدایش
موسیقی گریگورین
موسیقی دوره باروک
موسیقی کلاسیک
موسیقی مدرن
بر اساس ساختار آوا شناسی
کوانتو تونیک (موسیقی دارای نت های جداگانه مشخص با فاصله موسیقیایی)
استریم تونیک (موسیقی بدون فواصل - موسیقی دارای نتهای پیوسته)
بر اساس ساختار گامها
گام کروماتیک
گام دیاتونیک
بر اساس تعداد نتها در گام:
پنتاتونیک یا پنج صدایی (مانند موسیقی ژاپن)
مونوتونیک یا تک صدایی (مانند برخی سازهای تکنت همچون برخی شبپورهای نظامی و یا سوتسوتک)
هگزاتونیک
از دیدگاه ضرباهنگ
موسیقی بیضرب - آن است که دارای وزنی آشکار نباشد که نمونهٔ آن برخی آوازهای موسیقی ایرانی هستند.
موسیقی آهنگین یا رِنگ (Rhythmic) به موسیقیهایی گفته میشود که دارای وزن باشد مانند آهنگهایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش در آمد، مارش و غیره.
لارگو (خیلی آرام و آهسته)
آداجیو (آهسته)
پرستو (خیلی تند)
آلگرو (تند)
آندانته (معمولی)
آلگرتو
از دیدگاه ناحیه پیدایش
موسیقی بومی
موسیقی نواحی
موسیقی شرقی
موسیقی غربی
موسیقی ایرانی
موسیقی عربی
موسیقی فلامنکو
موسیقی کانتری
(و بسیاری نواحی دیگر)
از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی
موسیقی مذهبی
موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی و یا موسیقی صوفی گری موسیقی عروسی و یا عزا )
موسیقی پاپ
موسیقی راک
موسیقی رپ
موسیقی کودک
نوحه خوانی
تواشیح
از لحاظ اولویت کلام یا ساز
موسیقی کلامی
موسیقی بیکلام
از دیدگاه کاربردی
موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران و یا موسیقی های مخصوص آرامش و مدیتیشن
موسیقی رقص
موسیقی فیلم
موسیقی نظامی (مارشه)
از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی
موسیقی تک سازی (Solo)
موسیقی سمفونیک
موسیقی اپرا
دو نوازی (دوئت)
سه نوازی (تریو)
چهارنوازی (کوارتت)
موسیقی تلفیقی (فیوژن)
موسیقی ضربی
موسیقی آرشه ای (مانند کوارتت زهی، گروه سازهای بادی)
موسیقی آوایی (وکال) - مانند آثار ارکستر آوازی تهران و یا گروه کر کلسیا
بر پایه فرم موسیقی
سونات
سمفونی
پرلود (پبش درآمد)
مینوئت
پیشنوا (اُورتور)
کنسرتو
لایتموتیف یا نغمه معرف (leitmotiv به معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص)
بر اساس دستگاه یا مقام که برای موسیقی سنتی ایرانی هفت دستگاه به همراه ۵ آواز برمیشمارند مانند دستگاه ماهور، دستگاه شور، بیات ترک. هر دستگاه میتواند تعدادی «گوشه» داشته باشد. همچنین در موسیقی ایرانی ۱۲ مقام برشمردهاند مانند مقام راست، زیر، اصفهان، حجاز.
تئوری موسیقی نظریهای دربارهٔ نگارش و ساختار و قواعد موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج کاملتر شدهاست. تئوری موسیقی شامل تحلیل نتهای ملودی و نیز بررسی آنها از دیدگاه نگارش (نت نویسی)، ریتم، هارمونی (هماهنگی عرضی نتها)، کنترپوان (هماهنگی طولی نتها) و ... است. در تئوری موسیقی به بررسی پویایی و دینامیک موسیقی نیز میپردازند و آن بستگی به نرمی یا سختی صداها و نتها دارد. میتوان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد. در این صورت از روشهای ریاضی برای تحلیل موسیقی استفاده می شود.
دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقی
اسلام
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
برخی آلات موسیقی
نی
نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا
سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کـرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
نی انبان
نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
آلات موسیقی زهـی
کمانچـه
یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد.
بربط
بربط: سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست.
رباب
رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضـربی
از سازهای ضربی معـروف ایرانی دهـل، طبل و تـنـبک میباشـند.
دهـل
دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
دایـره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند.
تـنـبک
تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
سازهای مضربی (زهـی - کوبی)
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.
موسیقی کلاسیک
موسیقی کلاسیک به موسیقی هنری اروپا گفته میشود. شروع این موسیقی را از سدههای میانه در حدود سال ۵۰۰ پس از میلاد میدانند.
دورههای موسیقی کلاسیک
موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحوّل تاریخی آن به چند دوره کوچکتر تقسیم کردهاند.
موسیقی سدههای میانه
این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه مییابد. این دوره، دوره شروع و آغازین گامهای موسیقی کلاسیک است.
موسیقی رنسانس
در این دوره که شامل سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی میشود. موسیقی کلاسیک به طور عمده در ایتالیا شکل گرفتهاست و بیشتر قطعات آثار آوازی هستند.
keywords : سرگرمی,تخته,شطرنج,طناب بازی,وسطی,منچ